زندگی: - اتفاقا میخواستم زندگی جدید امپراطور یه سر بیام.. . یه گرفتاری ای برام پیش اومد، نشد.. . عرق سردی رو پیشونیم نشست. نکنه منظورش از گرفتاری منم ؟؟؟ زندگی میخوای االن بیام ؟.. . مطمعنی همه چی رو به راهه ؟.. . مطمعنی نمی ترسی ؟.. . بارون، عطر نفسهات _ زندگی به لحظه هاست خندید. محمد: - این چه حرفیه!!! دیگه یه لباس که زندگی پس از زندگی حرفا رو نداره.. . واس دل خودم اینکارو کردم.. . آره خیلی.. . یه خوشگل خانوم توی یه لباس خوشگل.. . خواهش می کنم.. . عزیزی.. . مشکلی پیش اومد حتما بهم خبر بده.. . خدافظ تلفنو قطع کرد. بدنم جلوی در از کار افتاده بود. هیچ حرکتی نمی کردم. چرخید طرفم. زندگی به لحظه هاست مدتی طوالنی به هم گره خورد.
زندگی جدید امپراطور دستشو کشید
به من یه محبت کوچولو هم نمی کرد. ولی با چه مهربونی با تلفن حرف می زد. زندگی جدید امپراطور دستشو کشید به موهاش. چونه ام می لرزید.. . صدام می لرزید.. . حلقه ی اشکِ تو چشمام می لرزید.. . خودداریم تموم شد! : - هیچی نمی گم.. . فقط.. . یه ثانیه.. . نه بیشتر.. .. خودتو بذار جای من.. . همه این چیزایی که این مدت دیدمو، ازم ببینی.. . زندگی همینه ارتا چطور رفتار می کنی ؟.. . چشماش گرد شد. شاید فکر نمی کرد اینقدر با صراحت به روش بیارم. اومد جلو. زندگی تو به من شک داری ؟... بغض داشت خفه ام می کرد و طاقت ادامه بحث رو نداشتم. اصال از این بحث چندشم می شد و می خواستم ازش فرار کنم. زندگی پس از زندگی.. . اونروز.. . که تو جک خوندی و من با حرفم عصبیت کردم.. . به منظوری نداشتم.. . می خواستم.. . میخواستم.. . زندگی به لحظه هاست می خواستم.. . بهم بگی چقد دوستم داری.. . تو همیشه برای من خوده آرامشی.. .
زندگی همینه ارتا فقط می خواستم
می خوام دنیا نباشه اگه تو نباشی.. . زندگی همینه ارتا فقط می خواستم بگم بهم محبت کنی.. . بگم که ما از هم دور شدیم.. . فقط روش احمقانه ای رو برای گفتنش پیش گرفتم.. . خب منم حس تو رو دارم.. . برا تو غیرته و برای من تبدیل میشه به حسادت.. . به فقط به اون خانم خوشگل که براش گل و کادو عروسک بردی حسودیم شد.. . نمی دونم قضیه چیه.. . فقط اینو می دونم که مرد من اهل خیانت نیست.. . زندگی پر اشعار من الگوش مرد ترین مرد جهانه.. . الگوش.. . اون مرد تو خیابون به دخترای جوون سالم نمی داد تا نکنه لذت ببره و به گناه بیفته.. . و این رو مرد من خیلی خوب میدونه.. . سرم رو بین دستاش گرفت. زندگی چرا زندگی به لحظه هاست راحت ازم نمی پرسی ؟.. . انقدر با هم غریبه شدیم ؟.. .
چهار زانو نشست روی تخت و منم روبه روش. زندگی همینه ارتا هیچ وقت!! هیچ چیزیو تو دل خودت نگه ندار.. . سرمو مثلِ بچه های حرف گوش کن زندگی پر اشعار و پائین بردم. پیشونیمو بوسید. دستم رو تو دستش گرفت. زندگی همینه ارتا مدتهاست می خوام یه کاری کنم.. . پریشون بودم.. . زندگی پس از زندگی بودم.. . نمی دونستم چطور انجامش بدم.. . باالخره تصمیم قطعیم رو گرفتم.. . از قبل بهت نگفتم چون نمی خواستم درگیر بشی.. . مگه تو زندگی پر اشعار نمی نویسی؟.. . می دیدم که خیلی حساسی روی زندگی زیباست.. . حواست پرت می شد و از کارت عقب می افتادی.. . زندگی زیباست گذشته به هیچ وجه نمی تونستم رنج کشیدنتو ببینم.. . و نمی تونم.. . اما االن دیگه رنجی درکار نیست.. .