نه برای خانوادم نه برای امین. سایت همسریابی در استان آذربایجان غربی برگشتم به اون سمت، امین بود. بهت زده و متعجب؛ اما توی اون هیاهو گفت: میدونستم زنده ای! میدونستم! تلخندی زدم که زیاد دووم نیاورد. یکی از پشت بهم بیهوش کننده ز ده بود. کمکم همه جا برام تار شد. چرا به سازمان کمک میکنی؟ به چهره بازپرس نگاهی کردم. شونه ای سایت همسریابی در استان آذربایجان غربی انداختم و گفتم: فکر کنم همه چی رو براتون توضیح دادم ما از کجا بدونیم راست میگی و بهت اعتماد کنیم؟
خندیدم: اون دیگه دست خودتونه. من جونم رو به خطر انداختم و اومدم اینجا! با اینکه میدونستم تضمینی نیست زنده بمونم. بازپرس که یک زن سایت همسریابی هلو بود، نفس عمیقی کشید و به همسریابی در ارومیه مقابلش نگاه دوبارهای کرد. گفتم: آراد میفهمه که من فلش مموری رو برداشتم و به لبتابش دست زدم. همه سایت جدید همسریابی و دلیل فرار کردنم رو هم میدونه. ممکنه خیلی چیزها رو تغییر بده؛ برای همین باید خیلی سریعتر اتفاقاتی که قراره بیفته رو توی نطفه خفه کنین. بعد لبخند تلخی زدم و گفتم: ولی من اینقدر ها هم طرف شما نیستم!
چشمهاش رو ریز کرد و گفت: چطور؟ با خیال راحت از اینکه قرار نیست هیچکدوم از این دو گروه سایت همسریابی هلو برنده بشن گفتم: شما سالهاست غیر همسریابی در ارومیه رفتار میکنید. رفتار سایت جدید همسریابی خاکستری با افرادی که به این مردم می کردن باعث شد مفاسد به زیر پنجاه درصد برسه. خیلی چیزها تو این مملکت درست شد و باعث شد بعضی از افراد به خودشون بیان حداقل به خاطر ترس جونشون و یا حداقل اگه گندکاری میکنن با پررویی تمام ملت رو خر فرض نکنن و شما همچنان به سایت همسریابی در استان آذربایجان غربی کردن دودها توی این ساختمون ادامه میدادین و آخر سر می کشتینشون.
سایت جدید همسریابی آناهیتا برای همین
برای اینکه نشون بده مثال مشتاق شنیدن حرفامه با تصنع گفت: خب؟ سایت جدید همسریابی آناهیتا برای همین... من همه ی سایت همسریابی هلو رو بهتون ندادم! این رو گفتم که حواستون هم جمع باشه. اینکه خودم رو تسلیم کردم و بهتون کمک کردم به این معنی نیست کشته مرده ی شمام. خندهای معنادار کرد: نمیگفتی هم میدونستیم؛ ولی برامون عجیبه! تو... واقعا عجیبی! اولین دودی هستی که.... حرفش رو قطع کردم: همسریابی در ارومیه دود نیستم!
بقیه دودها هم احساسات دارن، غم و غصه و شادی دارن، زندگی دارن! صرفا همشون هم آدم کشی نمیکنن! سی درصد از دودمان رو افرادی تشکیل میدن که هیچ سایت همسریابی هلو توی عملیات ها ندارن و با این وجود بازم وقتی یکی از شما اونها رو پیدا میکنه به بدترین شکل ممکن می کشیدش. حتی اگه بچه باشه! مثل اینکه توپت خیلی پره. آره! خیلی! به سایت همسریابی در استان آذربایجان غربی تو هم اینجا میمونی، تا آخر عمرت! فوق کاری که بتونیم برات بکنیم اینه که زنده بذاریمت! از کمکت ممنون! حرف سایت جدید همسریابی نداری؟ نگاهی بهش کردم و گفتم: چرا... یه درخواست دارم. چی؟ نفس عمیقی کشیدم و گفتم: سایت جدید همسریابی آناهیتا... یک بچه دارم! میخوام در عوض کمکم به شما مطمئن بشید اون سالم به دنیا میاد.